ره آورد بعثت از منظر نهج البلاغه
پيامبران با تعاليم و برنامه هاى خود، روح و روان ما را كه با يك سلسله صفات عالى روحيات و احساسات پاك، عجيبن شده است را به مقتضاى فطرت باز مى گردانند.
فلسفه بعثت
سرآغاز تاريخ اسلام از روزى شروع شد كه پيامبراسلام صلى الله عليه و آله در خلوت با محبوب، در دل غاري كه در دامن كوهى در شمال مكه بود، راز و نياز مى كرد. گويا غار حراء هنوز هم پژواك مناجات پيامبراكرم را در قطعه قطعه سنگ ريزه هاى خود به يادگار حمل مى كند و در گوش عاشقان حضرت كه در آن وادى قدم مى گذارند؛ نجوا مى كند.
روزى از روزهايى كه پيامبراكرم(صلى الله عليه و آله) در غار مشغول مناجات و دلدادگى بود، صدايى شنيد:
" يا محمد اقرا"؛ او شگفت زده گفت: چه بخوانم؟ شنيد: اى محمد!
« اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِى خَلَقَ*خَلَقَ الْانسَانَ مِنْ عَلَقٍ*اقْرَأْ وَ رَبُّكَ الْأَكْرَمُ*الَّذِى عَلَّمَ بِالْقَلَمِ*عَلَّمَ الْانسَانَ مَا لَمْ يَعْلَم»(علق/5-1)؛بخوان به نام پروردگارت كه - جهان را- آفريد. همان كه انسان را از خون بسته اى خلق كرد. بخوان كه پروردگارت از همه بزرگوارتر است، همان كه به وسيله قلم تعليم نمود و به انسان آنچه را نمى دانست، ياد داد.