کد قالب کانون شیعه شناسی

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کانون فرهنگی وهنری کریم اهل بیت شهر سلامی و آدرس kanoonemamhassan24.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 399
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 1443
بازدید ماه : 14379
بازدید کل : 41134
تعداد مطالب : 2939
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

نویسنده : مهدی احمدی واکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 14 فروردين 1402

شیعه شناسی

 
 

اصطلاح شیعه

کلمه شیعه در عربی، در اصل به معنای یک، دو و یا گروهی از پیروان است. در قرآن مجید، این لفظ چندین بار به این معنا به کار رفته است. برای مثال، در آیه پانزدهم سوره قصص، خدای متعال درباره یکی از پیروان حضرت موسی به عنوان «شیعه موسی» سخن می گوید. در جایی دیگر، حضرت ابراهیم به عنوان «شیعه نوح» معرفی شده است.

در آغاز تاریخ اسلام، لفظ «شیعه» به معنای اصلی یا لغوی اش، برای پیروان افراد مختلفی به کار می رفت. برای مثال، در برخی از روایات، از شیعه علی بن ابی طالب و در برخی روایات دیگر از شیعه معاویة بن ابی سفیان سخن به میان آمده است. اما این لفظ به تدریج معنایی ثانوی یا اصطلاحی پیدا کرد و بر اساس این معنا فقط بر پیروان امام علی(ع) اطلاق می گردد که به امامت او معتقدند.

شهرستانی در کتاب خویش که از منابع برجسته مربوط به «فرق و مذاهب اسلامی» است، چنین می نویسد: شیعه، کسانی هستند که از امام علی(ع) به طور خاص پیروی کردند و به امامت و خلافت او بنابر اراده و تعالیم صریح حضرت محمد(ص) ایمان آوردند.(1) این تعریف، بسیار دقیق است، زیرا شیعیان، خود معتقدند که دلیل پیروی ایشان از علی(ع) خواست پیامبر(ص) است و نه تصمیم شخصی ایشان در انتخاب رهبر. برخلاف غیر شیعه که پنداشتند پیامبر(ص) مسئله تعیین جانشین خود را به مردم واگذار کرده است، و پس از ارتحال ایشان، از کسی پیروی کردند که در سقیفه، انتخاب شد.(2)

تاریخ شیعه

اسم شیعه، نخستین بار در زمان پیامبر(ص) و از زبان خود آن حضرت درباره پیروان علی(ع) به کار برده شد. این نکته در روایات بسیاری آمده است اما معلوم نیست واژه شیعه از چه زمانی به صورت اسم خاص برای این گروه از مسلمانان اطلاق شده است، زیرا در زبان پیامبر(ص) این واژه به صورت اضافه یعنی «شیعه علی» به کار رفته است. حتی در نهج البلاغه هم به صورت مضاف به کار رفته است: «...و وثبوا علی شیعتی».(3)

کسانی که نخستین بار شیعه نام گرفتند چهار تن هستند: سلمان، ابوذر غفاری، مقداد و عمار یاسر. اینان اعتقاد داشتند که رهبری مسلمانان پس از پیامبر(ص) حقِ علی(ع) است و این عقیده را ابراز و از آن دفاع می کردند و شعار آنان این بود: «و اللّه لو ضربونا حتی یبلغونا سعفات هجر لعلمنا انا علی الحق و انهم علی الباطل؛(4) به خدا سوگند، اگر ما را به قدری بزنند تا به منطقه خرمای هجر برانند و مجبور به عقب نشینی کنند، هر آینه یقین داریم که ما بر حقیم و معاویه بر باطل است.»

پس از این چهار تن، افراد شاخص دیگری چون: کمیل، مالک اشتر، ابوایوب انصاری، ابوحمزه ثمالی، زرارة بن اعین، محمد بن مسلم، هشام بن حکم و... از شیعیان امامان(ع) شناخته شده بودند. و البته واژه شیعه کم کم بر اثر کثرت استعمال برای پیروان علی(ع) عَلَم شد و به صورت اسم خاص درآمد.

آغاز دعوت به تشیع

گزاف نیست اگر بگوییم دعوت به تشیع از همان روزی آغاز شد که پیامبر بزرگ رحمت، حضرت محمد(ص) بانگ «لا اله الا اللّه» سر داد و پس از نزول آیه: «و انذر عشیرتک الاقربین»(5) بنی هاشم را گرد آورده و از عذاب خدا بیمناک ساخت و به سوی توحید فرا خواند. در آن مجلس، همه را مخاطب قرار داد و گفت: «ایکم یوازرنی لیکون اخی و وارثی و وزیری و وصیی و خلیفتی فیکم بعدی؛(6) کدام یک از شما مرا یاری می دهد تا پس از من برادر، وارث، وصی و خلیفه و جانشینم میان شما باشد؟» هیچ یک از حاضران به درخواست آن حضرت جواب ندادند جز علی(ع). آن گاه رسول خدا(ص) فرمود: «هذا اخی و وارثی و وزیری و وصیی و خلیفتی فیکم بعدی فاسمعوا له و اطیعوا؛(7) این (علی)، برادر و وارث و وزیر و وصی و جانشین من در میان شماست. به امر او گوش فرا دهید و از او فرمان برید.»

1 - ابن عساکر از جابر ابن عبدالله انصاری چنین نقل می کند: روزی ما نزد پیامبر اکرم(ص) بودیم که علی(ع) وارد شد. در این هنگام پیامبر(ص) فرمودند: «سوگند به کسی که جانم در دست اوست، هر آینه این مرد و شیعه او در روز قیامت رستگار خواهند بود». و سپس آیه هفتم سوره بینه نازل شد: «به تحقیق آن ها که ایمان می آورند و عمل صالح انجام می دهند، بهترین انسان ها هستند.»

پس از این حادثه، هرگاه اصحاب پیامبر، علی(ع) را در حال آمدن می دیدند، می گفتند: بهترین انسان ها آمد.(8)

2 - ابن حجر از ابن عباس نقل می کند که پیامبر اکرم(ص) پس از نزول آیه هفتم سوره بینه به علی(ع) فرمودند: آن ها (بهترین انسان ها) تو و شیعیان تو هستند. تو و شیعه ات، در روز قیامت، در حالی حاضر خواهید شد که از خداوند راضی هستید و خداوند نیز از شما راضی است و دشمنان تو در حالی حاضر خواهند شد که خشمگین اند و با گردن هایشان گرفته می شوند.(9)

در همین کتاب، ابن حجر از ام سلمه نقل می کند که یک شب هنگامی که پیامبر در منزل وی بود، دخترش فاطمه و به دنبالش علی وارد شدند. سپس پیامبر فرمود: «ای علی! تو و اصحابت در بهشت هستید، تو و شیعه ات در بهشت هستید.»

3 - ابن اثیر نقل می کند که پیامبر اکرم(ص) خطاب به علی(ع) فرمودند: ای علی! تو در محضر خداوند وارد خواهی شد، در حالی که تو و شیعه ات از خداوند راضی هستید و خداوند نیز از شما راضی است و دشمنان تو در محضر خداوند وارد خواهند شد، در حالی که خشمگین اند و با گردن گرفته می شوند. سپس پیامبر با دستشان دور گردن خود را گرفتند و در عمل، کیفیت آن را نشان دادند.(10)

احادیث دیگری نیز وجود دارند که در آن، پیامبر اکرم خطاب به علی(ع) تعبیر «شیعه ما» را به کار برده اند. این تعبیر، مطابق با آن چیزی است که پیش از این بدان اشاره شد. شیعه، کسی است که مطابق با تعالیم پیامبر اکرم(ص) و نه بر اساس تصمیم شخصی، از علی(ع) پیروی می کند. در واقع، شیعه علی(ع) شیعه پیامبر(ص) است. برای مثال، ابن عساکر از پیامبر اکرم(ص) نقل می کند: به تحقیق در بهشت چشمه ای است که از شهد گل شیرین تر، از کره نرم تر و از یخ خنک تر است و بوی آن از مشک بهتر است. در آن چشمه، گلی است که من و اهل بیتم از آن آفریده شدیم و شیعه ما، از همان گل آفریده شده اند.(11)

استعمال لفظ شیعه در زبان پیامبر(ص)

در کتاب های معتبر شیعه و سنّی احادیثی آمده که در آن ها پیامبر(ص) با صراحت از «شیعه علی» نام برده است. برای نمونه مواردی ذکر می شود:

- سیوطی، دانشمند بزرگ اهل سنّت در تفسیر آیه شریفه: «ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خیر البریه»(12) سه حدیث از آن حضرت نقل کرده که در آن، مصداق آیه مذکور، علی(ع) و شیعه او معرفی شده اند.

- شیخ مفید، از عالمان بزرگ شیعه، نیز چند حدیث از پیامبر(ص) نقل کرده است؛ به این مضمون که علی(ع) و شیعه او رستگارند.

ممکن است این سؤال مطرح شود که با وجود پیامبر(ص)، همه مسلمان ها از ایشان پیروی می کردند و شیعه او بودند، بنابراین شیعه علی(ع) چه معنا و مفهومی دارد؟

در پاسخ باید گفت: پیامبر(ص) با تعریف و تمجید از شیعه علی(ع) در واقع آن ها را شیعه خود معرفی کرده است. به دیگر سخن، ایشان در صدد بیان این مطلب هستند که هر کس از من پیروی کند باید از علی(ع) پیروی کند، چه در این زمان و چه پس از من.

شاهد این مطلب آن است که پیامبر(ص) در برخی احادیث پس از تمجید از شیعه خود، خطاب به علی(ع) می فرماید: امام شیعه من، تو هستی. در جایی دیگر علی(ع) را مخاطب قرار می دهد و می گوید: «شیعتنا» یعنی شیعه پیامبر و علی. و یا می فرماید: «شیعتی و شیعة اهل بیتی».

اصولاً پیامبر اکرم(ص) از همان ابتدای تبلیغ عمومی خویش تا پایان عمر بارها علی(ع) را به عنوان جانشین خویش و امام مسلمانان پس از خود معرفی کردند.

بنابراین پیامبر(ص) نخستین سنگ بنای تشیع را پایه ریزی کردند و پس از آن هماره در هر مناسبتی به تکمیل این بنا پرداختند تا این که اندکی قبل از وفاتشان، در واقعه عید غدیر خم در برابر انبوهی از مسلمانان مأموریت خود را به کمال رساندند و فرمودند: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه». این واقعه را صدها صحابی پیامبر(ص) و تابعین آن ها نقل کرده اند که در کتاب های حدیثی شیعه و سنّی موجود است.(13)

موضع گیری شیعه نخستین

به شهادت تاریخ، طریقه تشیع از روز رحلت پیغمبر اسلام(ص) بوده و جماعتی با این روش، تعیین و تمیز پیدا کرده اند؛ یعنی همان هنگام که هنوز جسم مقدس پیغمبر اسلام دفن نشده بود و اهل بیت(ع) و عده ای از اخیار صحابه سرگرم تجهیز جنازه شریفش بودند، عده دیگری که بعداً اکثریت را بردند، با کمال دست پاچگی در سقیفه بنی ساعده تجمع کرده و برای عامه مسلمانان در قیافه مصلحت جویی و خیرخواهی، خلیفه و جانشین پیغمبر را تعیین کردند. و در خلال این جریان، حتی کمترین اطلاعی به اهل بیت و خانواده پیغمبر اسلام و به ویژه امیرالمؤمنین علی(ع) ندادند.

علی(ع) و جمعی از یاران او مانند سلمان، ابوذر، مقداد و...، پس از اطلاع از این واقعه، با استناد به نصّ ولایت، به طریقه انتخاب خلیفه اعتراض کردند و به احتجاج پرداختند.

غرض معترضان از این انتقاد، دفاع از نصوص مسلّمی بود که به موجب آن ها ولایت عموم مسلمانان به دست امیرالمؤمنین علی(ع) سپرده می شد؛ نصوصی که به موجب آن ها اهل بیت پیامبر، پیشوایان دین و مرجع جمیع شئون علمی و عملی اسلام معرفی شده بودند؛ همین نصوص که الآن نیز به طور متواتر در دست فریقین، اهل سنّت و شیعه موجود است.

عقاید شیعه

اعتقادات شیعه، همان اعتقادات اهل بیت پیامبر(ص) است، زیرا آنان با استناد به دلایل قطعی عقل، کتاب و سنّت، فقط مکتب اهل بیت پیامبر؛ یعنی مکتب علی(ع) و یازده فرزند معصومش را حق و پیروی از غیر آن را باطل و انحراف از مسیر اسلام ناب محمدی(ص) می دانند.

روشن است که آرا و عقاید ائمه معصوم(ع) برگرفته از کتاب خدا (قرآن)، سنّت نبوی (احادیث و سخنان رسول اکرم) و نیز مبتنی بر دلایل متقن عقلی می باشد.

گفتنی است ذکر عقاید مکتب تشیع به طور مشروح، میسّر نیست و در این جا، ضرورتی هم ندارد، زیرا اصول عقاید شیعه همان اصول عقاید اسلام است که اگر مسلمانی از روی علم و عمد آن ها را نپذیرد و باور نکند، از اسلام و مسلمانی به کلی خارج است.

آن چه طرح و تبیینش در این جا ضروری است، عقیده ویژه مذهب شیعه است که بر آن پا می فشارد. برای پی بردن به مهم ترین ویژگی شیعه و به بیان روشن تر، مهم ترین مسئله عقیدتی خاص شیعه که او را از دیگر مذاهب اسلامی ممتاز می سازد، هم چنین برای آگاهی از عقاید اصیل ائمه اهل بیت(ع) بجا است ترجمه فرازهایی از نامه حضرت امام رضا(ع) را به مأمون عباسی مد نظر قرار دهیم.

آن گاه که مأمون عباسی از آن حضرت خواسته بود عقاید ناب اسلامی را به طور فشرده برایش بنویسد، امام(ع) چنین نوشتند:

اسلام خالص و ناب، گواهی دادن به این است که خدایی جز خدای یکتا نیست؛ خدایی که شریک ندارد، واحد و احد، صمد و قیوم، بصیر و قدیر، قدیم و قائم، باقی و عالمی است که جهل در او نیست. توانایی که ناتوانی در او نیست، بی نیازی که نیازمند نیست، عادلی که هرگز ستم نمی کند، خالق همه چیز است و مثل و مانند و ضد و همتا ندارد و سزاوار پرستش است.

و این که محمد(ص) بنده خدا، رسول، امین و برگزیده او از میان خلقش و سید و سرور مرسلان و خاتم پیامبران و برتر از همه جهانیان است و پیامبری پس از او نیست و شریعتش هرگز تغییر نمی کند.

و گواهی به این که همه آن چه آورده (از بهشت، جهنم، قیامت، حساب و...) حق و درست است و تصدیق به این حقایق و به جمیع پیامبران پیش از او و کتاب های آسمانی.

و گواهی به این که پس از پیامبر(ص)، حجت بر مؤمنان، قائم به امور مسلمانان، ناطق به قرآن و عالم به احکامش، برادر و جانشین و وصیش علی(ع) است؛ آن کسی که نسبت به او به منزله هارون به موسی(ع) است؛ امیرمؤمنان، امام پرهیزگاران، برتر از همه اوصیا و وارث همه پیامبران و مرسلان است. و پس از او، حسن و حسین - سرور جوانان اهل بهشت - سپس علی بن حسین، محمدبن علی، جعفر بن محمد، موسی بن جعفر، علی بن موسی، محمد بن علی، علی بن محمد، حسن بن علی و پس از او حجت قائم منتظر(عج) است. گواهی دهد به امامت آنان و به این که زمین از حجت خدا خالی نمی شود و این که آنان ریسمان محکم (الهی)، ائمه هدی و حجت بر اهل زمین اند و این که کسی که با آنان مخالفت کند، گمراه و ترک کننده حق و سبیل هدایت است. و این که اگر کسی بمیرد و ائمه خویش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است.(14)


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: شیعه شناسی
برچسب‌ها: شیعه شناسی