کد قالب کانون چهارده اصل تربیتی از زندگی مشترک حضرت زهرا و امیرمؤمنان علیه السلام

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کانون فرهنگی وهنری کریم اهل بیت شهر سلامی و آدرس kanoonemamhassan24.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 670
بازدید دیروز : 104
بازدید هفته : 774
بازدید ماه : 891
بازدید کل : 56506
تعداد مطالب : 2939
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

نویسنده : مهدی احمدی واکبر احمدی
تاریخ : یک شنبه 27 آذر 1402

ساده زیستی حضرت فاطمه زهرا(س)

چهارده اصل تربیتی از زندگی مشترک حضرت زهرا و امیرمؤمنان علیه السلام

تأمل در زندگی کامل ترین و موفق ترین انسان هایی که کره خاکی به خود دیده، ما را به روش هایی کارآمد و الگوبرداری صحیح از آنان برای نیل به اهداف متعالی سوق می دهد. در این باره آثار متعددی نگارش یافته است. در کتابی که آقای محمدباقر حیدری کاشانی با عنوان خانواده و تربیت مهدوی به زیور طبع آراسته است، چهارده اصل تربیتی از زندگی مشترک حضرت امیر علیه السلام با خانم فاطمه زهرا علیها السلام بررسی شده که چکیده ای از آن را تقدیم می کنیم.

چهارده اصل تربیتی از زندگی مشترک حضرت زهرا و امیرمؤمنان علیه السلام

1. اصل خدامحوری و عبادت خانوادگی

در زندگانی مشترک امیرمؤمنان و حضرت فاطمه علیه السلام، تمام اعضای خانواده عاشق و شیفته پروردگار بودند. به فرموده امام علی علیه السلام: عشق به خداوند، آتشی است که بر چیزی نمی گذرد، جز آنکه آن را به آتش می کشاند و نوری خدایی است که بر چیزی پرتو نمی افکند، جز آنکه آن را غرق نور می کند. پس کسی که به خداوند عشق ورزد، همه چیز مُلک و ملکوت خویش را به او می دهد. هرگاه خداوند بخواهد بنده را گرامی بدارد، او را گرفتار عشق و محبت خویش می گرداند.

باری، آتش عشق پروردگار، آن خانه را غرق نور الهی و اعضای خانواده را شیفته پروردگار ساخته بود. در آن خانه ملکوتی، اتاقی ویژه نماز و مناجات با پروردگار قرار داشت که در آن، تنها قرآن کریم، شمشیر و فرش دیده می شد.

ابن ابی الحدید، دانشمند بزرگ اهل سنت، درباره عبادت های امیرمؤمنان علی علیه السلام می نویسد: «علی علیه السلام عابدترین و پُرنمازترین مردمان بود. از همه بیشتر روزه می گرفت و نمازهای مستحبی بر پامی داشت و همواره ذکر می گفت... و چه گمان می بری درباره مردی که پیشانی اش از بسیاری سجده، همانند زانوی شتر شده بود».

حسن بصری درباره عبادت محوری حضرت فاطمه علیه السلام می گوید: «در تمام دنیا عابدتر از فاطمه علیها السلام یافت نمی شد. او به حدی برای نماز و عبادت بر پامی ایستاد که پاهایش ورم می کرد».

حضرت زهرا علیها السلام حتی در شیرین ترین و خاطره انگیزترین لحظه های زندگی نیز دل در گرو عشق خدا نهاد و در شب ازدواج خطاب به یگانه کفو و همتایش علی علیه السلام فرمود: «انتقال از خانه پدرم به خانه خودم، مرا به یاد انتقال به خانه قبرم انداخت. تو را به خدا سوگند می دهم تا در این ساعات به نماز برخیزی تا امشب را با هم به عبادت پروردگارمان بگذرانیم».

پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله فردای آن شب از علی علیه السلام پرسید: همسرت را چگونه یافتی؟! و حضرت علی علیه السلام بی درنگ فرمود: «نِعمَ العَونُ عَلی طاعَه اللهِ؛ بهترین یار برای اطاعت و بندگی پروردگار».

حضرت فاطمه علیها السلام هر شب پس از فراغت از وظایف خانه داری، چنان خالصانه بر سجاده به نماز می ایستاد که پروردگار بدان بر فرشتگان مباهات می فرمود: «فرشتگان من، اینک بر سرور کنیزانم فاطمه بنگرید. بر درگاه من ایستاده، در حالی که بند بند وجودش از خوف من لرزان است. او با تمام وجودش به عبادت من روی نهاده است. اینک شما را گواه می گیرم که پیروان و شیعیان او را از آتش ایمنی بخشیدم».

2. قرآن گرایی

روح و جان اعضای این خانواده با قرآن عجین گشته و تمام اخلاق و مرام اعضای خانواده فاطمی، قرآنی بود. تلاوت قرآن پدر خانواده، چنان در اوج بود که درباره او گفته اند: «به خدا سوگند! هیچ فردی از قریش بیش از امام علی علیه السلام قرآن نمی خواند».

حضرت زهرا علیها السلام شبانه روز با قرآن کریم انس داشت و به تلاوت آن عشق می ورزید. آن حضرت بر تلاوت سوره های واقعه، الرّحمن و حدید تأکید می کرد و می فرمود: «قرائت کننده این سه سوره در آسمان ها ساکن فردوس خوانده می شود».

3. اصل ساده زیستی و زهد خانوادگی

فاطمه زهرا علیها السلام، این اسوه بی مثال الهی، در طول زندگانی خویش هماره دعوت کننده به سوی «وارستگی از دنیا و دل سپاری به خدا» بود، ولی نه دعوتی با زبان، که دعوت با تمام وجود و در عمل؛ دعوتی که ارزش و تأثیرش در هدایت و تربیت پیروان، از هزاران دعوت زبانی بیشتر و اثرگذارتر است.

فاطمه علیها السلام در انتخاب میان دنیا و آخرت، سرای باقی را برگزیده و سیره زندگانی خویش را بر بی اعتنایی به دنیا و قناعت به حداقل نیازهای ضروری بنا ساخته بود. زندگانی دختر گرامی رسول خدا صلی الله علیه و آله در عین سادگی، لبریز از صفا، نشاط و زیبایی های معنوی بود.

ساده زیستی فاطمه علیها السلام نه از روی فقر و ناداری، که برخاسته از اوج معرفت و غنای روحی آن حضرت بود. بهترین شاهد این مدعا، دوره ای است که فدک در اختیار ایشان قرار داشت. فدک، سرزمین حاصل خیزی بود که می توانست تمام گندم مورد نیاز مدینه را تأمین کند. پس از آنکه پیامبر، به فرمان خداوند، فدک را به دخترش بخشید، تمام درآمد آن در اختیار فاطمه علیها السلام قرار می گرفت، ولی این درآمد بسیار نتوانست صفا و سادگی زندگی ایشان را دگرگون سازد؛ چراکه فاطمه علیها السلام از دنیا رهیده بود و تمام حاصل فدک را فدای رضایت و خشنودی خداوند می کرد. باری، ساده زیستی فاطمه علیها السلام نه پی آمد جبر و تحمیل روزگار، که رهاورد وارستگی او از دنیا و انتخاب عارفانه وی بود.

او وارستگی از دنیا را از پدری آموخته بود که در مقام تهذیب و تزکیه دخترش می فرمود: «دخترم، پدر و شوهر تو فقیر نیستند. خداوند، گنجینه های طلا و نقره زمین را به من عرضه کرد، ولی من آنچه را نزد پروردگارم باقی می ماند، برگزیدم. دخترم، اگر از آنچه پدرت (از حقیقت دنیا) می داند، آگاه شوی، دنیا از چشمت فرو می افتد».

آری فاطمه علیها السلام پرورش یافته رسول بود و درس ساده زیستی و وارستگی از دنیا را از آن اسوه حسنه فراگرفته بود. این گزارش تاریخی گواه این مدعاست:

عادت پیامبر چنان بود که سفرهایش را با دیدار فاطمه علیها السلام شروع و ختم می کرد. در یکی از این سفرها، فاطمه علیها السلام به یمن قُدوم پدر و همسر، برای خود دستبندی از نقره، دو گوشواره و یک گردن بند فراهم آورد و پرده ای رنگین بر خانه آویخت. پیامبر بنا بر عادت همیشگی ابتدا به خانه فاطمه علیها السلام وارد شد، ولی پس از توقفی کوتاه، در حالی که آثار گرفتگی و ناراحتی در چهره اش آشکار بود، از منزل فاطمه علیها السلام خارج و روانه مسجد شد.

فاطمه علیها السلام که با کیاست خویش، علت ناراحتی پدر را دریافته بود، بی‎درنگ پرده را باز کرد و به همراه زیورآلات نزد پیامبر فرستاد و پیغام داد که دخترت، سلام می رساند و می‎گوید: اینها را در راه خداوند به مصرف برسان.

پیامبر آنها را تحویل گرفت و فرمود: پدرش به فدایش باد! پدرش به فدایش باد! پدرش به فدایش باد! آل محمد را به دنیا چه کار؟! ایشان نه برای دنیا، که برای آخرت آفریده شده‎اند؛ هرچند تمام دنیا برای ایشان آفریده شده است. اگر دنیا به اندازه بال پشه ای نزد خداوند ارزش می داشت، جرعه ای از آب آن را به هیچ کافری نمی نوشانید، و آن گاه برخاست و به سوی فاطمه علیها السلام شتافت.

4. اصل ایثار و انفاق خانوادگی

کاوش و نگرشی کوتاه در شأن نزول سوره انسان که درباره اعضای خانواده حضرت زهراست، اصل «ایثار و انفاق خانوادگی» را در خانواده فاطمی به نمایش می گذارد: «و به عشق خدا مسکین و یتیم و اسیر را طعام می دهند (و می گویند:) فقط برای رضای خداوند شما را اطعام می کنیم و در مقابل شما انتظار هیچ شکرگزاری و پاداشی را نداریم».

در روزگاری که فدک در اختیار حضرت زهرا علیها السلام بود، تمام درآمد آن که سالیانه تا صد و بیست هزار دینار طلا بود، تقدیم آن حضرت می شد، ولی فاطمه علیها السلام تنها به اندازه کفاف و ضرورت خانواده از آن برمی داشت و بقیه را بین نیازمندان مدینه تقسیم می فرمود. بدین‎سان، روزی که درآمد فدک به طور ماهیانه تسلیم حضرت زهرا علیها السلام می شد، روز جشن و سرور فقیران مدینه بود.

5. اصل پاک نگه داری محیط خانه و خانواده از گناه

بالاترین هنر بانوی خانه، حفظ اعضای خانواده از حرام الهی است تا همیشه ارتباط خانواده و اعضای آن با عالم ملکوت برقرار باشد. این هنری است که حضرت فاطمه علیها السلام آن را به اوج رساند. آن حضرت در آخرین وصیت های خویش به امیرمؤمنان علی علیه السلام بر این معنا تأکید ورزیده است: «پسر عمو جان، تا در خانه تو بودم، دروغی نگفتم، خیانتی نکردم و ازدستورات (الهی) تو هیچ‎گاه گامی فراتر ننهادم».

6. اصل جهادی و فدایی بودن تمام اعضای خانواده

فاطمه علیها السلام به همراهی همسرش علی علیه السلام، تمام وجود و زندگانی خویش را وقف خداوند و رضایت او کرده بود. یگانه خانواده ای که تمام اعضای آن فداییان راه خدا بودند و در این راه تمام آبرو، دارایی و جان خویش را تقدیم داشتند، خانواده «علوی ـ فاطمی» بوده است.

7. اصل دفاع همه جانبه از حریم ولایت و امامت

فاطمه علیها السلام شیداترین پروانه شمع امامت بود؛ پروانه عاشقی که با سوختن و فداسازی خویش، به همگان آموخت که امام بر حق چونان کعبه است؛ کعبه ای که مردم باید بر گِردش طواف کنند؛ نه او بر گِرد مردم. این فاطمه علیها السلام بود که عاشقانه ترین پاسداشت را از حریم امامت روا داشت. این فاطمه علیها السلام بود که یگانه‎ترین اسوه دهی را در همرهی با ولایت ادا ساخت؛ هموکه پهلویش شکست و در خون نشست،ولی لحظه ای از یاوری ولی امر خویش از پای ننشست؛ هموکه با فریادهای جگرسوز خویش، زیباترین شعار ولایت‎مداری را در گوش جان پیروان خویش طنین انداز ساخت: «ای ولی امر من، روحم به فدای روح تو و جانم سپر بلای تو! هماره همراه تو خواهم بود؛ چه در خیر و نیکی به سر بری و چه در سختی و بلا گرفتار شوی».

باری، پیشتازترین، خالص ترین و کاری ترین حمایت گر ولایت و امامت، فاطمه علیها السلام بود و هموست که باید اسوه ما در عرصه «ولایت محوری»، «محبت شناسی» و «حجت مداری» در این برهه از زمان باشد.

8. اصل دانش پژوهی خانوادگی

حضرت زهرا علیها السلام محیط خانه را به دانشگاهی بی نظیر در عرصه آموزش معارف اسلامی بدل ساخته بود؛ از تعلیم فرزندان گرفته تا تعلیم مردمان و تشکیل کلاس های دینی ـ علمی در خانه. او همچون پدرش، مربی اخلاق بود و معلم قرآن؛ مقامی که تنها از آنِ پیامبر و اهل‎بیت پاک نهاد اوست. او عمری را با تلاشی بی امان، در نهایت مهربانی و دل‎سوزی به تعلیم و تبلیغ معارف دین و تربیت دین باوران پرداخت.

این روایت تاریخی که گزارش گر آن مولای متقیان علی علیه السلام است، نمایانگر جلوه ای از رحمت بی کران و تلاش خستگی ناپذیر فاطمه علیها السلام در مقام تعلیم و تربیت است:

روزی یکی از زنان مدینه خدمت حضرت زهرا علیها السلام رسید و گفت: مادر پیری دارم که در مسایل نماز، پرسش‎های فراوانی دارد و مرا فرستاده است تا آن مسایل شرعی را از شما بپرسم.

حضرت زهرا علیها السلام فرمود: بپرس!

آن زن، مسایل بسیاری طرح کرد و برای هر یک از آنها، پاسخ شنید.

در ادامه گفت و شنود، زن از فراوانی پرسش ها خجالت کشید و گفت: ای دختر رسول خدا، از اینکه فراوان خدمت می رسم و با پرسش‎های فراوان شما را به زحمت می اندازم، معذرت می خواهم.

فاطمه علیها السلام فرمود: باز هم بیا و هر آنچه سؤال برایت پیش می آید، بپرس! آیا اگر کسی اجیر شود که بار سنگینی را به بالای بام ببرد و به پاداش آن، صد هزار دینار طلا مزد بگیرد، چنین کاری برای او دشوار خواهد بود؟

گفت: خیر.

حضرت ادامه داد: من در برابر هر مسئله ای که پاسخ می دهم، بیش از فاصله بین زمین و عرش، جواهر و لؤلؤ پاداش می گیرم؛ پس سزاوار است که این کار بر من سنگین نیاید.

9. اصل عفت ورزی و عفاف محوری

روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله از جمع مسلمانان حاضر در مسجد پرسید: چه روش و سیره ای برای زندگانی بانوان بهتر است؟

هرکس به فراخور معرفت خویش جوابی می داد، ولی هیچ جوابی پیامبر را قانع نمی‎ساخت. در این هنگام سلمان فارسی که در آن روزگار پیرمردی باوقار و پرذکاوت و در میان آن جمع، به لحاظ ایمان و معرفت بالاتر بود، با خود اندیشید که پاسخ این پرسش دقیق از سطح عمومی اندیشه مردان فراتر است. از این روی، در بحبوحه اظهار نظرهای گوناگون، خود را به خانه زهرا علیها السلام که متصل به مسجد پیامبر بود، رسانید و پاسخ پرسش پیامبر را از یگانه دخترش جویا شد. حضرت زهرا علیها السلام در پاسخ سؤال پدر فرمود: « برای زنان بهتر است که مردان نامحرم را نبینند و مردان نامحرم نیز ایشان را نبینند».

سلمان به جمع حاضر در مسجد بازگشت و پاسخ را مطرح کرد. پیامبر دانست که این پاسخ از خود سلمان نیست؛ از این رو پرسید: این جواب را از که آموختی؟

سلمان عرضه داشت: پرسش شما را از دخترتان زهرا علیها السلام پرسیدم و چنین پاسخ شنیدم.

پیامبر در این هنگام فرمودند: «پدرش به فدایش باد! به راستی که فاطمه علیها السلام پاره ای از وجود من است».

این روایت معروف با عبارت های گوناگون، در منابع پرشماری از کتاب های حدیثی، اخلاقی و تاریخی شیعه و سنی نقل شده است.

استفاده حضرت زهرا علیها السلام از واژه «خیر»، خود گویای این حقیقت است که سیره یاد شده، یک رُجحان و مزیت است. به دیگر سخن، حضرت فاطمه علیها السلام در مقام بیان امری ایده آلی و ترجیحی است؛ امری که رعایت آن رجحان و برتری دارد و تا وقتی ضرورتی پیش نیامده، عمل به آن بهتر و پسندیده تر است.

در شرایطی که نیازی به ارتباط زنان با مردان نیست، بهتر آن است که بانوان خانواده با هیچ مرد نامحرمی تماس نداشته باشند و «خانه محور» باشند. این مسئله، رجحانی است و هرگز به معنای ممنوعیت قانونی حضور بانوان در جامعه نیست. از دیدگاه اسلامی، زنان می توانند در صورت نیاز، با رعایت ارزش های اسلامی و اخلاقی به عرصه های اجتماعی وارد شوند و هیچ منعی از آن نیست. به عبارت دیگر، حکم بیان شده در روایت، یک توصیه اخلاقی ترجیحی است، نه یک حکم قانونی تکلیفی.

10. اصل حضور در اجتماع به هنگام ضرورت

پاره وجود رسول خدا صلی الله علیه و آله کامل ترین اسوه و الگوی حیا، عفت و حجاب است. سخن از فاطمه علیها السلام است؛ فاطمه ای که پدرش کانون همه حوادث سیاسی ـ اجتماعی آن روزگار بود و او در کنار پدر، چون مادری مهربان، در همه این صحنه ها حضوری مستمر داشت. آری فاطمه علیها السلام در تمام عمر در صحنه های گوناگون اجتماعی حاضر بود؛ چه در دوران کودکی در شرایط طاقت فرسای مکه و حصر اقتصادی در شعب ابی طالب؛ چه در دوران پس از هجرت به مدینه و کشاکش جنگ های پُرشمار و حوادث بی شمار؛ و چه در خانه علی علیه السلام که محل آمد و شد فراوان یاران خاص رسول بود. حضرت صدیقه طاهره علیها السلام در همه این صحنه ها حضور داشت،ولی با همه این احوال، عفاف و حجاب او در اوج یگانگی و بی مثالی بود.

جلوه هایی بسیار زیبا و دیدنی از رفتار و گفتار فاطمه زهرا علیها السلام در عرصه حجاب و عفاف گزارش شده است که حقیقت هر یک از این رفتارها و گفتارها، باید سرمشق دختران و زنان ما در زندگی قرار گیرد.

سیره رفتاری حضرت صدیقه طاهره علیها السلام نشان دهنده زیباجلوه هایی از حضور فعال آن حضرت در عرصه اجتماع است. برای نمونه، ایشان هر هفته، روزهای شنبه به سوی مزار شهیدان اُحُد می شتافت و برای حمزه علیه السلام و دیگر شهیدان آن نبرد طلب آمرزش و علوّ درجات می کرد.

فاطمه زهرا علیها السلام پس از هجران پدر، حمایت از امامت را وظیفه خویش دانست و در این راه از هیچ فداکاری و جان بازی دریغ نکرد و بارها و بارها در عرصه جامعه ظاهر شد و در جمع مردمان، خطبه هایی بی نظیر ایراد فرمود؛ خطبه هایی در اوج فصاحت و بلاغت که فصیحان و بلیغان نام آور عرب را به شگفتی و شیفتگی واداشته است.

همان زهرایی که می فرماید: «برای زن بهتر آن است که نه او هیچ مردی را ببیند و نه هیچ مردی او را»، آن گاه که مصالح کلی جامعه اسلامی را در خطر می بیند، به سوی مسجد می‎شتابد و در حضور جمع کثیری از مردان مهاجر و انصار، غاصبان خلافت را به محاکمه می کشاند. چنین صحنه هایی از سیره رفتاری آن حضرت، تأییدگر این حقیقت است که فرموده پیش گفته ایشان، امری رجحانی است که در شرایط ایده آل مصداق می یابد.

11. اصل تقسیم کار در خانه

زندگی مشترک علی علیه السلام و فاطمه علیها السلام کامل ترین اسوه در مسایل خانوادگی است. آنچه در خانه زهرا علیها السلام صورت می پذیرفت، جملگی از حکمت بی کران الهی الهام گرفته بود. تقسیم کار در این خانه نورانی، از دانش و حکمت نبوی سرچشمه می گرفت: تدبیر کارهای منزل بر عهده زهرا علیها السلام و تدبیر امور بیرون منزل بر دوش علی علیه السلام.

آن هنگام که رسول خدا صلی الله علیه و آله چنین تقسیم کاری را به علی علیه السلام و زهرا علیها السلام پیشنهاد فرمود، فاطمه علیها السلام خوشحالی و رضایت خویش را این گونه ابراز کرد: «جز خدا کسی نمی داند از این تقسیم کار تا چه اندازه مسرور شدم؛ چراکه رسول خدا صلی الله علیه و آله مرا از انجام کارهایی که مربوط به مردان است، باز داشت».

طرح پیشنهادی رسول خدا صلی الله علیه و آله بیش از هر چیز، به استعدادهای طبیعی و تکوینی هر یک از مرد و زن بازمی‎گردد؛ طرحی که در عرصه وظایف خانوادگی، نه زن سالاری را تجویز می‎کند، نه مردسالاری را؛ بلکه دربردارنده تقسیم کاری عادلانه در سایه سار ایثار و صمیمیت خانوادگی است.

12. اصل برقراری ارتباط خانواده با مسجد

هم جواری خانه حضرت زهرا علیها السلام با مسجد و انس تمام اعضای خانواده با مسجد و محراب و نمازگزاری آنها در مسجد، جملگی بر اصل «مسجدمحوری خانواده» تأکید می‎ورزد.

13. اصل همسایه مداری

حضرت زهرا علیها السلام در دعاهای خویش همسایه ها را بر اعضای خانواده مقدم می داشت و می‎فرمود: «فرزندم، نخست همسایه و سپس خانه».

امیرمؤمنان علی علیه السلام اهمیت همسایه خوب را تا بدان پایه می دانست که سفارش می‎کرد پیش از تهیه خانه، از همسایه اش پُرس وجو شود. برای پیشگیری از اختلاف ها و برخوردها، از افراد می خواست با بستگان‎شان همسایه نشوند. آن حضرت، همسایه بد را بزرگ ترین خسارت ها و سخت ترین گرفتاری می دانست. رازگویی به همسایه را ممنوع اعلام کرده بود و می فرمود: «کسی که همسایه اش را بر اسرار خود آگاه سازد، پرده های رازش دریده می‎شود».

فایده خوش همسایگی را «بسیاری همسایگان» و «مددرسانی به همسایگان در دشواری ها» می دانست. همسایه را تنها هم سایه دیوار به دیوار نمی پنداشت، بلکه تا چهل خانه از هر سو را همسایه به شمار می آورد. می فرمود: «انسان بزرگوار،. .. همسایه را گرامی می دارد و کسی که همسایگانش را خوار کند، عزیز نشود».

14. اصل استفاده از لذت های روا

استفاده از لذت جویی های حلال بین همسران، بهره بردن از میوه ها و خوراکی های لذت بخش، هم‎بازی شدن با کودکان، به مسابقه واداشتن فرزندان در عرصه هایی مثل کشتی، شنا، اسب سواری و.. . مورد تأکید این زوج یگانه تاریخ، علی علیه السلام و فاطمه علیها السلام بود. پدرِ خانواده فاطمی می فرمود: «دین باور باید شبانه روز خود را به سه بخش تقسیم کند: زمانی برای نیایش با آفریدگارش؛ وقتی برای فعالیت اقتصادی اش؛ فرصتی برای واداشتن نفس به لذت هایی که زیبا و حلال است».

بدانید ای بندگان خدا، پارسایان، هم در این دنیای زودگذر و هم در جهان آینده آخرت سود می برند. پارسایان با اهل دنیا در دنیاشان شریک شدند، در حالی که اهل دنیا در آخرت آنان شریک نشدند.. .. در دنیا در بهترین مسکن ها ساکن شدند و بهترین خوردنی ها را خوردند. با اهل دنیا در دنیاشان شریک شدند و با آنان از پاکیزه ها خوردند و نوشیدند و از بهترین ها پوشیدند و در بهترین مسکن ها ساکن شدند و با بهترین بانوان ازدواج کردند و بهترین مرکب ها را سوار شدند. با اهل دنیا به لذت دنیا دست یافتند و فردا همسایگان خداوندند.. .. پس ای بندگان خداوند، هر خردمند به سوی این مکتب جامع، شیفته است.

منبع

حیدری کاشانی، محمدباقر. 1389. خانواده و تربیت مهدوی. بی‎جا: کانون مهدوی طلیعه ظهور.

یک گزارش، چند تأمل

آثار سوء تأخیر در ازدواج دختران

اواخر سال گذشته در برخی رسانه ها آمده بود که مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی ثبت احوال کشور، از کاهش ثبت وقایع ازدواج در مقایسه با سال 1390خبر داده است. به گزارش خبرگزاری حوزه، پژوهشگران مرکز پاسخ گویی به شبهات حوزه علمیه قم با بررسی این معضل اجتماعی و فرهنگی که آثار و پی آمدهای منفی انکارناپذیری بر رشد و تعالی معنوی جامعه می گذارد، به برخی از زوایای آن پرداخته و راهکارهای پیشنهادی خود را در این باره ارائه کرده اند.

آثار سوء تأخیر در ازدواج دختران

اواخر سال گذشته در برخی رسانه ها آمده بود که مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی ثبت احوال کشور، از کاهش ثبت وقایع ازدواج در مقایسه با سال 1390خبر داده است. به گزارش خبرگزاری حوزه، پژوهشگران مرکز پاسخ گویی به شبهات حوزه علمیه قم با بررسی این معضل اجتماعی و فرهنگی که آثار و پی آمدهای منفی انکارناپذیری بر رشد و تعالی معنوی جامعه می گذارد، به برخی از زوایای آن پرداخته و راهکارهای پیشنهادی خود را در این باره ارائه کرده اند.

عوامل تأخیر در ازدواج

در جامعه و فرهنگ کنونی ما، گاه شرایط ازدواج برخی از دختران فراهم نمی شود و آنها مجبورند چشم به در خانه بدوزند و منتظر بماند تا کسی به خواستگاری شان بیاید. در برخی موارد هم زمان انتظار به حدی می شود که دیگر کار از کار می‎گذرد و سن دختر بالا می رود. آنها در شکایت های‎شان از این مشکل به برخی عوامل زیر اشاره می کنند:

الف) نازیبایی ظاهری؛

ب) فقر خانوادگی؛

ج) کم سوادی و طبقه پایین فرهنگی؛

د) موقعیت و منزلت پایین خانواده در جامعه و گاه بی اعتباری و بدنامی پدر یا مادر؛

ه‍) از دست دادن فرصت های مناسب، به علت های گوناگونی چون:

یک- ادامه تحصیل؛

دو- ترس از شکست در ازدواج؛

سه- دست وپاگیر بودن ازدواج و ترس از محدود شدن آزادی؛

چهار- سخت گیری والدین در مسئله موافقت با ازدواج؛

پنج- وجود دختران قبلی در خانواده و آماده نبودن خانواده و آداب و رسوم سنگین ازدواج.

علت‎ها و ریشه های مشکل و پیش‎گیری از آن

به هر حال این یک مشکل جدّی و دامنگیر در جامعه ماست که باید آن را ریشه یابی و مشکل‎گشایی کرد. در نگاه نخست، علت اصلی مشکلات این است که جامعه، هنوز از اسلام ناب محمّدی صلی الله علیه و آله فاصله زیادی دارد. دریغا! که هنوز چهره اسلام، در بسیاری از مسایل پشت پرده مانده و پرده های نادانی، خرافه و آداب و رسوم جاهلی جلوی خورشید درخشان اسلام را گرفته است.

اگر در ازدواج، اسلام معیار و ملاک بود، بیشتر یا همه این مشکلات وجود نداشت. مگر نشنیده ایم که پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه و آله در یک جلسه و در عرض چند دقیقه، تمام مراحل یک ازدواج، همچون خواستگاری، تعیین مهریه، خواندن عقد و... را اجرا می‎فرمود و دست زن و شوهر را به هم می‎داد و روانه منزل‎شان می کرد؟!

از دیگر علت‎ها و ریشه های این مشکل، خود خانواده ها هستند؛ چرا که اگر از همان زمان و در سن مناسب ازدواج به فکر بودند، دیگر پس از اینکه کار از کار گذشت و سن بالا رفت، دچار مشکل نمی شدند.

راه چاره

واقعیت این است که خود دختر و خانواده اش باید در ازدواج و انتخاب همسر سهیم باشند. در تاریخ صدر اسلام نقل شده است کسانی که دختر دم بخت داشتند، آن را در حضور پیامبر و در مسجد به صورت آشکارا برای عموم مطرح می‎کردند و هیچ گونه عیب و ایرادی هم نداشت. البته شاید امروزه دیگر نتوان این مسئله را به صورت آشکار مطرح کرد، ولی می توان آن را به صورت غیرمستقیم و با راهکارهایی بیان کرد. مثلاً از فردی متدین و رازدار خواست مطلب را به فرد مورد نظر و به شکل غیرمستقیم برساند.

تعلل و ایده آل گرایی برخی خانواده ها وبه ویژه خود دختران، سبب می شود موقعیت ها را از دست بدهند. گاه افکاری چون: «شاید خواستگار مناسب‎تر و ایده آل برایم بیاید»، «شاید خواستگاری از طبقه بالا و فرهنگی، پولدار و با تحصیلات بالا برایم بیاید» و... موجب می شود خواستگار کنونی را که تا حدودی با شرایط همخوانی دارد، رد کند.

چاره کار

باید خود دختر و خانواده اش واقعیت گرا باشند؛ یعنی شرایط را آن گونه که هست، بپذیرند و خواستگاری را که معیارها و شرایط اصلی ازدواج را دارد و تقریباً شبیه خود آنها و از طبقه‎شان است، رد نکنند.

اکنون چه باید کرد؟

در جامعه فرهنگ سازی کرد تا به دستورات اصیل اسلام عملی شود؛ بدین معنا که سطح توقعات پایین آورده شود و شرایط ازدواج سخت گرفته نشود.

تک تک ما باید ایمان خود را تقویت کنیم؛ چرا که اگر کسی ایمانش قوی باشد و به امدادهای الهی ـ که خود خداوند وعده داده است ـ امید و اطمینان داشته باشد، دیگر از ازدواج به علت فقر کناره گیری نمی کند.

خداوند فرموده است: «وَ أنْکحُوا الْایامی مِنْکمْ... إنْ یکونُوا فُقَراءَ یغْنِهِم اللهُ مِن فَضْلِهِ؛ جوانان بدون همسر را همسر دهید.. .. اگر فقیر باشند، خداوند به فضل و رحمت خود، آنان را بی نیاز می کند». پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در تأیید این آیه می فرماید: «کسی که ازدواجش را از ترس فقر و ناداری ترک کند، همانا به خداوند گمان بد برده است». این فقط وعده نیست؛ چرا که در زندگی روزمره، افراد بسیار زیادی را که فقیر بودند وپس از ازدواج از لطف الهی تمکن مالی پیدا کرده اند، می بینیم.

بزرگ‎ترها و افراد نیکوکار باید برای آشنایی دختر و پسر و همسریابی آنها بکوشند. یکی از بهترین عبادت‎ها و کارهایی که موجب خشنودی خداوند می شود و در سعادت دنیا و آخرت انسان نقش دارد، وساطت در ازدواج و فراهم کردن مقدّمات و اسباب تشکیل خانواده جوانان است؛ چرا که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «.. . خداوند به کسی که برای ازدواج دیگران اقدام کند، برای هر قدمی که بردارد و هر کلمه ای که بگوید، اجر و ثواب عبادت یک سال که روزها روزه دار باشد و شب ها نماز بخواند، عطا می فرماید».

راهکارها و توصیه های عملی پس از بروز مشکل

امید به لطف و گشایش های الهی داشته باشید و در این راه از دعا و نذر و نیاز به درگاه الهی دریغ نکنید.

به معصومان علیه السلام توسّل جویید و آنها را واسطه قرار دهید؛ چه بسا کسانی که حاجت‎هاشان را در امر ازدواج، از حضرت فاطمه زهرا علیها السلام گرفته اند.

تلاش بیشتر و روزافزون برای شکوفایی استعدادها و توانایی های خود و یادگیری فنون و هنرهای گوناگون و پر کردن اوقات فراغت داشته باشید. دخترانی که شایستگی های لازم در زمینه های اخلاقی، اجتماعی، مهارت های زندگی و امتیازهای ویژه دیگر در جامعه کسب می کنند، در مقایسه با دیگر دختران، خواهان بیشتری دارند.

نیکو کردن اخلاق و خوش برخورد بودن در محیط اطراف، به ویژه با اهل منزل و با کمال متانت و گذشت و فداکاری به شما کمک خواهد کرد.

بردبار باشید؛ چرا که شکیبایی، کلید معنویات و گشایش نعمت ها و الطاف الهی است.

به ضعف ها و ویژگی‎های های ناپسند خود بپردازید و آن را برطرف سازید. چه بسا به دلیل وجود یک صفت بد، خداوند نعمتی یا لطفی را از ما دور کند.

به حرف و حدیث های مردم توجه نکنید و با آنها با سعه صدر و گذشت برخورد کنید.

در مجالس مذهبی، فرهنگی و هنری شرکت کنید و توانمندی ها و کمالات روحی و اخلاقی خود را نشان دهید.

به این مطلب توجه کنیدکه دنیا به آخر نرسیده و اساساً هدف اصلی و نهایی زندگی که ازدواج کردن نیست. با ازدواج نکردن نیز می توان به اهداف متعالی رسید.

اگر سن‎تان خیلی بالا رفته و احساس می کنید دیگر خواستگار ازدواج نکرده به سراغ شما نمی آید، بهترین گزینه این است که به مردی زن از دست داده، ولی مناسب و متدین جواب بلی بدهید.

همواره در نظر داشته باشید که در جامعه هستند جوانان مناسبی که به هر دلیلی مثل شما هنوز هم ازدواج نکرده اند و دنبال مورد مناسب‎اند.

سخن پایانی اینکه: به امتحانات و آزمایش های الهی توجه کنید. مبادا با بی صبری، اجر خود را از دست دهید و مشکلات را بیشتر کنید. به هر حال، خداوند متعال به کسانی که به هر دلیل اسباب و امکانات ازدواج‎شان فراهم نشده و نتوانسته اند ازدواج کنند، دستور داده تقوا و پاک‎دامنی پیشه کنند تا خداوند از فضل خود آنان را بی نیاز گرداند: «وَلْیسْتَعْفِفِ الَّذینَ لا یجِدُونَ نِکاحاً حَتّی یغْنِیهُم اللهُ مِنْ فَضْلِهِ». پس آنچه که در زندگی در درجه اول اهمیت دارد، بندگی و اطاعت خداوند و حفظ پاک‎دامنی و عفّت است.

منبع:

خبرگزاری حوزه، 18/1/1392


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: شهادت ها