برخی از آثار محبت اهل بیت علیهم السلام (منبر ده دقیقه ای)
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین...
اللهم کن لولیک الحجة ابن الحسن...
برخی از آثار و برکات محبت اهل بیت ـ علیهم السّلام
الف) چشم روشنی در هنگام مرگ:
رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمودهاند:
«حُبّی و حبُّ اهلِ بیتی نافعٌ فی سَبْعَهِ مَواطِن أَهوالُهُنَّ عظیمهٌ»؛ محبت من و خاندانم در هفت جا، که هول و هراس آنها عظیم است سود میبخشد.
«عِند الوفاه و فی القبرِ و عندَ النُشورِ و عند الکتابِ و عند الحسابِ و عند المیزانِ و عند الصِّراطِ»[۱]؛
هنگام مرگ، در قبر، هنگام رستاخیز، هنگام گرفتن نامه اعمال، وقت حساب، کنار میزان و سنجش اعمال و هنگام عبور از صراط.
روزی حارث همدانی به حضور امام علی ـ علیه السّلام ـ آمد، امام از علت آمدن او جویا شد او گفت: عشق و علاقه به شما مرا به اینجا کشانیده، حضرت فرمود: ای حارث تو مرا دوست داری؟ گفت: بلی والله یا امیرالمؤمنین، حضرت فرمود: بدان که هیچ بندهای از دوستان ما نمیمیرد مگر اینکه در هنگام مردن مرا آن طوری که دوست دارد میبیند چون ببینی مرا که دشمنان خود را از حوض کوثر دور میکنم خوشحال خواهی شد، و چون ببینی که بر صراط میگذرم و (عَلَم محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ) به دست من است و پیش حضرت رسول ـ صلی الله علیه و آله ـ میروم چنان مرا خواهی دید که مشعوف و مسرور میشوی.[۲]
ب) حشر با اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ در قیامت:
امام علی ـ علیه السّلام ـ فرمود: مَنْ اَحَبَّنا کانَ مَعنا یَوْمَ القیامَهِ وَ لَوْ اَنَّ رَجُلاً اَحَبَّ حَجَراً لَحَشَرَهُ اللهُ مَعَهُ[۳] ؛
هرکه ما را دوست بدارد، در روز قیامت با ما خواهد بود و اگر کسی سنگی را دوست داشته باشد، خداوند او را با آن محشور خواهد کرد. از امام صادق ـ علیه السّلام ـ روایت شده که حضرت رسول ـ صلی الله علیه و آله ـ به امام علی ـ علیه السّلام ـ فرمودند: یا علی تو و شیعیان تو از قبرها بیرون خواهید آمد و صورتهای شما مانند ماه شب چهارده خواهد بود و جمیع شدتها و غمها از شما برطرف خواهد شدو در سایه عرش الهی خواهید بود، مردم خواهند ترسید و شما نخواهید ترسید و مردم اندهناک خواهند بود و شما مسرور خواهید بود و برای شما خوان نعمتهای الهی میآورند و مردم مشغول به حساب و کتاب خواهند بود.[۴]
ج) بالاترین درجات بهشت:
حضرت علی ـ علیه السّلام ـ فرمودند: اهل بهشت به منازل شیعیان ما (در بالاترین درجات آن) نگاه میکنند همانطوری که انسان به ستارهها می نگرد.[۵]
د) رسیدن به مقام شهید:
حضرت علی ـ علیه السّلام ـ فرمودهاند: «وَ الْمَیِّتُ مِنْ شیعتنا صّدیقٌ شهیدٌ؛ صَدَّقَ بِاَمْرِنا وَ اَحَبَّ فینا وَ اَبْغَضَ فینا یُریدُ بِذلِکَ اللهَ عّزَّوَجَلَّ»[۶] ؛
میّت شیعه ما صدیق و شهید است چون که امر ما را تصدیق نموده و به خاطر ما دوستی و دشمنی نموده است و از این کار خود، خدای عزوجل را اراده کرده است.
هـ ) قبولی کارهای نیک:
اگر انسان تمام کارهای نیک و اعمال خیر را انجام داده باشد و واجبات الهی را به جای آورد امّا از اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ و ولایت و محبت آنان دور باشد، هیچ یک از اعمال و نیکیهای او ثمرهای نخواهد داشت حضرت علی ـ علیه السّلام ـ فرمودند: هر کس ما اهلبیت را دوست داشته باشد، ایمان او مفید بوده و اعمالش مورد پذیرش قرار خواهد گرفت، امّا اگر کسی محبت ما اهلبیت را در دل نداشته باشد از ایمان خویش بیبهره بوده و کارهای نیک و اعمال دینی او مقبول نخواهد بود، گرچه روزها روزه گرفته و شبها به عبادت بپردازد.[۷]
و) وصول به زیباترین نیکیها:
امیرمؤمنان ـ علیه السّلام ـ فرمودند:«اَحْسَنُ الْحَسَناتِ حُبُّنا وَ اَسْوَءُ السَّیِّئاتِ بُغْضُنا[۸] ؛زیباترین نیکیها دوستی ما و زشتترین بدیها مخالفت و دشمنی با ماست.
ز) آمرزش گناهان:
عشق و علاقه داشتن به این خاندان مطهر، باعث میشود که گناهان و پلیدیها از ما دور شود. امام جعفر صادق ـ علیه السّلام ـ میفرمایند: محبت اهلبیت گناهان را میریزد چنانچه باد تند، برگ را از درختان میریزد.
ح) شفاعت گناهکاران:
حضرت امام جعفر صادق ـ علیه السّلام ـ میفرمایند:
«اذا کانَ یَوْمِ القیامه تشفع فی المذنبین من شیعتنا فاما المحسنون فقد نجاهُم الله»[۹] ؛
هنگامی که روز رستاخیز فرا رسد گناهکارانِ شیعیان را شفاعت میکنیم ولی نیکوکاران را خداوند نجات میدهد.
- موانع محبت اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ :
هر کسی نمیتواند دوستدار اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ باشد، باید عشاق آل محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ از آلودگی ها مبرّا باشند و استعداد این هدیه الهی را در وجود خویش داشته باشند، با وجود موانع، مسلّماً دوستی اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ به دل نخواهد چسبید و حلاوت و لذت این عشق مقدس و هدیه آسمانی درک نخواهد شد
بر این اساس جایگیر شدن دوستی اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ در دل انسانها نیاز به زدودن و رفع موانع دارد که برخی از این موانع عبارتند از:
الف) تولد از حرام:
امام علی ـ علیه السّلام ـ در ضمن سخنانی به نوف بکالی فرمود: ای نوف! دروغ میگوید کسی که خودش را حلال زاده میپندارد امّا من و پیشوایان بعد از من را که از نسل من هستند، دشمن خود میداند.[۱۰] بنابراین کسی که از حرام متولد شده باشد نمیتواند دوستدار حقیقی اهلبیت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ باشد، زیرا پلیدی و زشتی با خوبی و زیبایی، همگون نیستند و از این جا روشن میشود که عشق و علاقه به عترت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ یکی از نشانههای حلال زاده بودن انسان نیز هست.
ب) صفات زشت و غیراخلاقی:
روزی مردی به امام علی ـ علیه السّلام ـ عرض کرد: خداوند مرا فدای شما گرداند، من به شما خانواده خیلی علاقه دارم و آن حضرت را بسیار ستود، حضرت به او فرمود: دروغ میگویی، ما را چند دسته دوست ندارند؛ انسانهای بیغیرت و ناموس فروش، مردانی که حالات زنان از خود بروز میدهند، متولدین از حرام و کسانی که مادرشان در ایام عادت به آنها باردار شده است. راوی حدیث میگوید که مدتی گذشت تا اینکه جنگ صفین پیش آمد، همان مرد به همراه لشکریان معاویه در جنگ صفین به هلاکت رسید و راستی گفتار امام علی ـ علیه السّلام ـ روشن شد.
اصولاً اینکه، مؤمنی نمیتواند بدون عشق و محبت اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ زندگی کند و در مقابل، انسانهای منحرف و گمراه و منافق هم نمیتوانند آل الله ـ علیهم السّلام ـ را به صورت واقعی دوست داشته باشند، یک حقیقت تردید ناپذیر است.
مهر تو را به عالم امکان نمیدهم این گنج پربهاست من ارزان نمیدهم
امام علی ـ علیه السّلام ـ در کلامی به قنبر میفرمایند: ای قنبر، به خدا قسم کسی که در دل یقین به ولایت ما خانواده عترت داشته باشد برای او از عبادت هزار سال بهتر است، اگر بندهای هزار سال خدا را عبادت کند خداوند عبادت او را نخواهد پذیرفت تا اینکه ولایت ما اهل بیت را قبول داشته باشد. آنگاه حضرت با تأکید بر اهمیّت موضوع ادامه میدهند: اگر بندهای هزار سال خداوند را عبادت کند و اعمال نیک هفتاد و دو پیامبر را هم به جا آورد، خداوند از او نخواهد پذیرفت تا اینکه ولایت ما را بپذیرد و گرنه خداوند او را به صورت، به جهنم خواهد انداخت.[۱۱]
تولاّی شما فرض خدایی است قبول و ردّ آن مرز جدایی است
هر آن کس را که در دین رسول است ولایت، مهر و امضای قبول است
دیانت، بی شما کامل نگردد بجز با عشقتان دل، دل نگردد.
پی نوشتها:
[۱] . میزان الحکمه، ج ۲، ص ۲۳۷٫
[۲] . امالی شیخ طوسی، ج ۱، ص ۴۷٫
[۳]. امالی صدوق، ص ۲۰۹، مجلس ۳۷٫
[۴] . بصائر الدرجات، ص۱۰۴ ، بحارالانوار، ج ۶۸، ص ۲۷، ب ۱۵، ح ۵۰٫
[۵] . بحارالانوار، ج ۸، ص ۱۴۸٫
[۶] . تأویل الآیات الظاهره، ص ۶۴۲٫
[۷] . بصائر الدرجات، ص ۳۶۴٫
[۸] . غررالحکم با ترجمه آقاجمال، ج ۲، ص ۴۸۰٫
[۹] . فضائل الشیعه، شیخ صدوق، ص ۴۳، ح ۴۵٫
[۱۰] . امالی صدوق، ص ۲۰۹٫
[۱۱] . مستدرک، ج ۱، ص 168
نظرات شما عزیزان: